در جلسات قبل اشاره کردیم که سه مؤلفهی کلیدی در شناخت مسیر حرفهای وجود دارد: علایق، ارزشها و مأموریتها یا مهارتها. در جلسه نوزدهم تمرکز بر مؤلفهی دوم یعنی ارزشها است.
ما باید یک ایدهی کلیدی داشته باشیم؛ اینکه ارزشهای یک حرفه چیست؟
البته زمانی که از مردم دربارهی ارزشها (Values) سؤال میشود، برداشتها متفاوت است. برای مثال، بسیاری از ما هنگام صحبت دربارهی ارزشها، منظورمان ارزشهای خانوادگی، ملی یا معنوی است. اما ارزشهای کاری مجموعهی خاصی از ارزشها هستند، بهویژه آن ارزشهایی که ممکن است در ازای شغل خود کسب کنیم.
این ارزشها همان عواملی هستند که به شما انگیزه میدهند، از آنها انرژی میگیرید و موجب شوق و اشتیاق در کار میشوند.
برخی از این ارزشهای کاری عبارتاند از:
- ارزشهای مالی: که امنیت و ثبات مالی را به همراه دارند و ممکن است شامل حقوق قابل پیشبینی، مزایای پایدار، آیندهی شغلی و امکان کسب ثروت باشند.
- چالشهای فکری و تحریک ذهنی: یعنی فعالیتهایی که شما را درگیر مسائل فکری میکنند و ذهن را به چالش میکشند.
- کار کردن با افراد همدل و هممسیر: همکاری با همکارانی که آنها را دوست دارید، تحسین میکنید و از تعامل با آنان لذت میبرید.
- دسترسی به افراد و فرصتهای رشد: ارزشِ داشتن موقعیتهایی که مسیر شغلی را به مرحلهی بعد هدایت میکند.
- تعادل کار و زندگی: ارزشِ حرفهای که میان کار و زندگی شخصی تعادل ایجاد میکند و فرصت پیگیری سایر جنبههای مهم زندگی مانند خانواده و تفریح را فراهم میسازد.
حال پرسش این است که چگونه میتوان انواع ارزشها را اندازهگیری کرد؟
نخستین گام، تعریف شخصی شما از ارزشها است. چرا؟
زیرا تعریف روشن از ارزشهای مورد نظر، گام مهمی برای شفافسازی مسیر حرفهای بهشمار میرود.
همانگونه که گفتهاند، راز وجود انسان تنها در زیستن نیست، بلکه در داشتن چیزی برای زندگی کردن است.
مزایای مشخصکردن ارزشهای مورد نظر شما عبارتاند از:
- افزایش احتمال انتخاب شغل رضایتبخش.
- آگاهی از اینکه یافتن موقعیتی که همهی ارزشهای شما را تأمین کند، دشوار اما ممکن است.
- کمک به تشخیص اینکه اگر شغلی نتواند ارزشهای اساسی شما را برآورده کند، ماندن طولانیمدت در آن دشوار خواهد بود.
- تسهیل در آمادهسازی تجهیزات و شرایط لازم برای رشد، مانند خرید ابزارهای کاری (مثلاً کامپیوتر یا دفتر کار).
- هماهنگ کردن ارزشهای شخصی با فرهنگ سازمانی یا بخشی از آن.
هر بخش از یک سازمان ممکن است فرهنگی متفاوت داشته باشد؛ بنابراین برای اندازهگیری و شناخت ارزشها باید از ابزارها و روشهای ساختارمند استفاده کرد، مانند:
- تهیهی چکلیستهای ارزشها،
- پرسش از دیگران،
- گفتوگو دربارهی اشتیاقها و انگیزههای شخصی.
نمونهای از پرسشهای پیشنهادی:
- حاضرید از چه چیزهایی در زندگی صرفنظر کنید؟
- مهمترین چیزهایی که آموختهاید چیست و آیا مایلید آنها را با دیگران به اشتراک بگذارید؟
- چه کارهایی شما را هیجانزده میکند؟
- از نظر دوستان و همکاران نزدیکتان، چه ارزشهایی برای شما از همه مهمتر است؟
نکتهی کلیدی این است که در طرح سؤال و دریافت بازخورد باید صادق باشید، زیرا این صداقت مسیر انتخاب بهترین فرصتهای کاری را برای شما هموار میکند.
تحلیل هوش مصنوعی
چارچوب محوری جلسه
جلسه نوزدهم به دومین مؤلفهی اصلی در مدیریت مسیر حرفهای، یعنی ارزشها میپردازد.
دکتر پورمند تأکید دارد که شناخت ارزشهای کاری بهاندازهی شناخت علایق اهمیت دارد، زیرا ارزشها منبع انگیزش درونی و پایداری شغلی هستند.
در این جلسه، ابتدا مفهوم ارزشهای کاری از ارزشهای خانوادگی یا فرهنگی تفکیک میشود، سپس نمونههایی از ارزشهای مهم کاری و روشهای شناسایی آنها معرفی میگردد.
مفاهیم کلیدی جلسه
الف) تعریف ارزشهای کاری
- ارزشهای کاری مجموعهای از باورها و اولویتها هستند که نشان میدهند فرد در شغل خود چه چیزهایی را مهمتر میداند.
- این ارزشها انگیزهی اصلی کار کردن هستند و تعیین میکنند فرد از چه نوع محیط کاری، همکار و پاداشی انرژی میگیرد.
ب) نمونههایی از ارزشهای کاری
- ارزشهای مالی: امنیت، ثبات، درآمد پایدار و امکان کسب ثروت.
- چالشهای فکری و تحریک ذهنی: علاقه به حل مسائل پیچیده و یادگیری مستمر.
- کار با افراد همدل و مورد احترام: همکاری با همکارانی که تعامل با آنها خوشایند است.
- دسترسی به فرصتهای رشد و پیشرفت: ارتباط با افراد و موقعیتهایی که زمینهساز ارتقای مسیر شغلیاند.
- تعادل کار و زندگی: ارزش ایجاد هماهنگی میان کار، خانواده، تفریح و سایر جنبههای زندگی.
ج) اهمیت تعریف شخصی ارزشها
- تعریف روشن ارزشها، نخستین گام در شناخت مسیر حرفهای است.
- همانگونه که دکتر پورمند اشاره میکند: «راز وجود انسان تنها در زیستن نیست، بلکه در داشتن چیزی برای زندگی کردن است.»
- آگاهی از ارزشها احتمال انتخاب شغلی رضایتبخش را افزایش میدهد و از ماندن در مشاغلی که با ارزشهای فرد ناسازگارند، جلوگیری میکند.
د) روشهای شناسایی و اندازهگیری ارزشها
- تدوین چکلیست شخصی ارزشها.
- پرسش از دیگران (همکاران، دوستان نزدیک، خانواده).
- گفتوگو دربارهی اشتیاقها و انگیزهها.
- بررسی رفتارهای روزمره و انتخابهایی که فرد در شرایط واقعی انجام میدهد.
نکات تحلیلی مهم
- تفاوت ارزشهای عمومی و ارزشهای کاری: ارزشهای کاری محدود به محیط شغلی هستند و به عوامل انگیزشی مرتبط با کار مربوط میشوند.
- ارزش بهعنوان معیار تصمیمگیری: فردی که ارزشهای خود را میشناسد، در مواجهه با پیشنهادهای شغلی تصمیمهای شفافتر و پایدارتری میگیرد.
- هماهنگی با فرهنگ سازمانی: هر سازمان یا حتی هر بخش از آن فرهنگ خاصی دارد؛ هماهنگی ارزشهای شخصی با فرهنگ سازمانی عامل مهمی در رضایت شغلی است.
- اهمیت صداقت در خودارزیابی: در پرسش از دیگران یا تکمیل چکلیستها باید صادق بود تا نتیجه واقعی و قابل اعتماد حاصل شود.
توصیههای عملی برای مدیران و کارکنان
- مدیران: با شناسایی ارزشهای کارکنان، میتوانند آنها را در جایگاههایی قرار دهند که بیشترین همخوانی را با انگیزههای درونیشان دارد.
- کارکنان: فهرستی از ارزشهای شخصی خود تهیه کنند و در تصمیمگیریهای کاری از آن بهعنوان معیار اصلی استفاده نمایند.
- سازمانها: فرهنگ سازمانی خود را بهگونهای شفاف بیان کنند تا افراد بتوانند تناسب ارزشهای خود را با محیط کاری بسنجند.
جمعبندی
جلسه نوزدهم با تدریس دکتر پورمند بر اهمیت شناخت ارزشهای کاری تأکید دارد. ارزشها بنیان رضایت، انگیزه و پایداری در مسیر حرفهای هستند و شفافسازی آنها باعث میشود فرد در انتخابها، موقعیتها و تغییرات شغلی آگاهانهتر عمل کند.
شناخت ارزشها در کنار علایق و مهارتها سهضلعی بنیادین در طراحی مسیر حرفهای هدفمند و معنادار را تشکیل میدهد.

دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد 🙂