در این جلسه (بیست و یکم) دربارهی قویترین مهارتهای فردی صحبت میکنیم؛ موضوع این است که قویترین مهارتهای شما کداماند؟
همزمان با آغاز بررسی فرصتهای توسعه در حرفه یا سازمان خود، باید بدانید به کدام مهارتها نیاز دارید؟ بدینترتیب میتوانید تصمیم بگیرید و از این فرصتها برای موارد زیر استفاده کنید:
- بهرهگیری از مهارتهای قبلی خود،
- تقویت مهارتهایی که تا حدودی در آنها توانایی دارید،
- یادگیری کامل مهارتهای جدید،
- یا ترکیبی از موارد فوق.
قدم نخست در این مسیر، استفاده و ارزیابی مهارتهای موجود است؛ باید مشخص کنید کدامیک از مهارتها، قویترین توانایی شما محسوب میشود.
روشهای مختلفی برای انجام این ارزیابی وجود دارد؛ از جمله:
- استفاده از ابزارها و آزمونهای مهارتی،
- تکمیل چکلیستها و انجام تمرینهای کوتاهمدت،
- نظرخواهی از دوستان، خانواده یا همکاران،
- و مشاوره با یک مشاور شغلی حرفهای.
ایدهی کلیدی این است که شما بتوانید مهارتهای قابلانتقال (Transferable Skills) خود را شناسایی کنید. پس از اندازهگیری مهارتها، شناخت مهارتهای قابلانتقال بسیار اهمیت دارد. برای مثال: نوشتن، ایجاد انگیزه در دیگران، سازماندهی دادهها، یا تفسیر اطلاعات، همگی نمونههایی از مهارتهای قابلانتقال هستند. داشتن چنین اطلاعاتی به شما کمک میکند تا دامنهی فرصتهای شغلی بالقوهی خود را گسترش دهید.
البته یک تصور اشتباه رایج وجود دارد که برای فعالیت در حوزهای جدید، حتماً باید مجموعهای کاملاً جدید از مهارتها را ایجاد کرد؛ در حالی که این الزام همیشه وجود ندارد. ممکن است شما نیازی به بازگشت به مدرسه یا دانشگاه نداشته باشید، بلکه بتوانید با استفاده از مهارتهای قابلانتقال موجود، خود را برای فعالیت در محیطی تازه آماده کنید.
منظور از مهارتهای قابلانتقال این است که میتوانید بخشی از مهارتهای پیشین خود را از یک موقعیت موجود به موقعیتی جدید منتقل کنید. به این ترتیب، با اشاره به این مهارتها میتوانید خود را بهعنوان فردی توانمند و ناظر بالقوه در فعالیتی متفاوت معرفی و ارزیابی کنید. با شناسایی مهارتهای قابلانتقال خود در حوزهای تازه، در یک فناوری جدید یا یک موقعیت کاری متفاوت، میتوانید شرایط لازم برای ورود به مسیرهای نو را در خود ایجاد نمایید.
انشاءالله در جلسهی آینده به ادامهی این مبحث پرداخته خواهد شد.
تحلیل هوش مصنوعی
چارچوب محوری جلسه
جلسه بیستویکم به موضوع شناخت و ارزیابی قویترین مهارتهای فردی اختصاص دارد.
دکتر پورمند تأکید دارد که در مسیر توسعهی حرفهای، شناخت مهارتهای موجود و شناسایی مهارتهای قابلانتقال یکی از گامهای اساسی برای تصمیمگیری آگاهانه دربارهی فرصتهای شغلی جدید است.
هدف این جلسه آن است که فرد بتواند بین مهارتهای فعلی خود و مهارتهای موردنیاز برای نقشها یا محیطهای کاری جدید پل ارتباطی ایجاد کند.
مفاهیم کلیدی جلسه
الف) مفهوم قویترین مهارتها
- هر فرد مجموعهای از مهارتها دارد، اما برخی از آنها تسلط و عمق بیشتری دارند.
- شناسایی مهارتهای برجسته، به فرد کمک میکند در انتخاب مسیرهای کاری، تصمیمگیری مؤثرتری داشته باشد.
ب) راههای شناسایی و ارزیابی مهارتها
- استفاده از ابزارها و آزمونهای مهارتی.
- تکمیل چکلیستها و انجام تمرینهای کوتاهمدت خودارزیابی.
- نظرخواهی از اطرافیان (دوستان، خانواده، همکاران).
- مشاوره با متخصصان یا مشاوران شغلی.
ج) مفهوم مهارتهای قابلانتقال (Transferable Skills)
- مهارتهایی هستند که میتوان از یک شغل، صنعت یا موقعیت به موقعیت دیگر منتقل کرد.
- مثالها:
- نوشتن و ارتباط مؤثر،
- ایجاد انگیزه در دیگران،
- سازماندهی دادهها،
- تحلیل و تفسیر اطلاعات.
- این مهارتها به فرد کمک میکنند تا در حوزههای جدید بدون نیاز به بازگشت به تحصیلات رسمی، جایگاه شغلی جدیدی پیدا کند.
د) تصور اشتباه رایج
- بسیاری از افراد گمان میکنند برای ورود به یک حوزهی جدید، باید مهارتهای کاملاً تازهای بیاموزند؛
در حالی که میتوان از مهارتهای قبلی برای نقشهای جدید استفاده کرد. - مهارتهای قابلانتقال در واقع پلی هستند بین تجربهی فعلی و فرصتهای جدید شغلی.
نکات تحلیلی مهم
- شناخت مهارتهای قویتر، اساس تصمیمگیری شغلی است: بدون این شناخت، جهتگیری حرفهای مبهم خواهد بود.
- قابلانتقال بودن مهارتها، کلید توسعهی حرفهای است: هر تجربهی کاری، دربردارندهی مهارتهایی است که میتوان در محیطهای دیگر بهکار گرفت.
- پرهیز از تفکر محدودکننده: یادگیری مداوم مهم است، اما بسیاری از تواناییهای لازم از قبل در اختیار فرد هستند و فقط باید شناخته و تقویت شوند.
- ارزیابی مداوم مهارتها: مهارتها ثابت نیستند؛ با رشد فردی و تجربهی شغلی تغییر میکنند و باید بهطور دورهای ارزیابی شوند.
- خودآگاهی و صداقت در ارزیابی: همانگونه که در جلسات قبل دربارهی شناخت از خود و بازخورد از دیگران گفته شد، ارزیابی دقیق مهارتها نیز نیازمند نگاه صادقانه به نقاط قوت و ضعف است.
توصیههای عملی برای مدیران و کارکنان
- مدیران:
- با شناسایی مهارتهای قابلانتقال کارکنان، امکان استفادهی متقاطع از نیروهای انسانی در پروژهها را فراهم کنند.
- برنامههای آموزشی را بر پایهی تقویت مهارتهای قویتر طراحی نمایند.
- کارکنان:
- مهارتهای خود را فهرست کنند و قویترین آنها را مشخص نمایند.
- در مسیرهای جدید شغلی، مهارتهای قابلانتقال را شناسایی و معرفی کنند.
- از بازخورد اطرافیان و مشاوران برای سنجش واقعبینانهی تواناییها استفاده کنند.
- سازمانها:
- نظام ارزیابی مهارتها و استعدادها را طراحی کنند تا مسیر رشد شغلی کارکنان شفاف شود.
- فرهنگ سازمانی را بهسمت یادگیری مداوم و بهروزرسانی مهارتها هدایت کنند.
جمعبندی
جلسه بیستویکم با تدریس دکتر پورمند بر اهمیت شناسایی مهارتهای قوی و قابلانتقال تأکید دارد.
فرد با شناخت مهارتهای برجستهی خود میتواند از فرصتهای توسعهی شغلی بهترین بهره را ببرد و مسیر حرفهایاش را هدفمندتر طراحی کند.
مهارتهای قابلانتقال پلی میان گذشته و آیندهی حرفهای هستند و آگاهی از آنها، شرط اصلی ورود مؤثر به دنیای فرصتهای جدید است.

دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد 🙂