ما بعد از P (تدارکات) به بخش C (اجرا) رسیدیم. در همینجا لازم است عرض کنم که انشاءالله بعد از این مراحل، فاینانس و مالی را هم خواهم گفت و سپس سعی میکنم موارد موردی (یا کیسهایی) که وجود داشته را یک به یک به اشتراک بگذارم.
بخش C (همانطور که همه دوستان اطلاع دارند) از سیویل، نصب، اجرا و بعد راهاندازی و چهبسا که تا مدتی بهرهبرداری تشکیل میشود.
در بخش سیویل -که شامل مطالعات و عملیات ژئوتکنیک است- باید دقت خیلی خوبی (مثل همه بخشها) صورت بگیرد. چرا؟ چون در اینجا بحث لولینگ (Leveling) یا سطحبندی، خاکبرداری و خاکریزی را داریم و بعدش بتن مگر، بتنهای اصلی و اسکلت. این مراحلِ بخش سیویل، هم برای خطوط اصلی یک پروژه است، هم خطوط فرعی، هم زیربناها، هم محوطهسازی و … بدیهی است که اولویت اصلی باید برای خطوط اصلی پروژه یا آن کارخانه باشد. چون در تأمین مالی پروژه کمک میکند؛ یعنی کمک میکند که ما با یک درصد پیشرفت قابل قبولی زودتر بتوانیم به بهرهبرداری برسیم.
مطالعات ژئوتکنیک -که مرحله اول از جهت نرمافزاری، سختافزاری است- و حفاریهای ژئوتکنیک نیز باید با دقت بالا و دستگاههای حفاری خیلی خوب صورت بگیرند؛ چراکه نقشه سایت و پلن کلی پروژه، بستگی زیادی به این مطالعات دارد. بعد از آن، نمونهبرداریها، دقت آزمایشگاه و آزمایشاتی که انجام میشود خیلی مهم هستند.
موضوعی که در بخش مطالعات اولیه کمتر به آن پرداخته میشود: مطالعات زمینشناسی عمومی، زمینشناسی ساختمانی و لرزهنگاری هستند. البته جهت وزش باد و سیلابها را بعضاً مورد بررسی قرار میدهند، ولی من فکر میکنم زمینشناسی عمومی و زمینشناسی ساختمانی هم در این مطالعات خیلی میتواند مؤثر باشد.
در این بخش هم (مثل سایر بخشها) ما به لحاظ فرهنگی، نسبت به همه موضوعات یک سادهانگاری داریم؛ میگوییم که “کاری ندارد” [خیلی راحت است] و در این حالت [اتفاقی که میافتد این است که] دقتهایمان را نمیتوانیم بالا ببریم. چه بسا اگر یک یا چند زمین را بعنوان محل پروژه در نظر داریم، ما باید این مطالعات را حتی قبل از قطعیکردن محل انجام دهیم که هرچند ممکن است یک مقداری هزینهها را بالا ببرد، اما در آینده با اطمینان بهتری میشود کار کرد.
به هر حال، انتخاب محل باید به گونهای انجام شود که تا حد ممکن میزان خاکبرداری و خاکریزی کمتر باشد. به عنوان مثال در یک پروژهای -که البته مجبور بودیم در آن مکان این پروژه را انجام دهیم- تا ۱۰ میلیون مترمکعب عملیات خاکبرداری و خاکریزی انجام شد. البته بعضی جاها مثلاً با ۲۰۰ هزار مترمکعب انجام میشود و بعضی جاها با ۵۰۰ هزار مترمکعب که بستگی دارد به توپوگرافی آن زمینی که ما میخواهیم این کار را انجام دهیم. در یک پروژه دیگر -که بعدها در موردهای اجرایی آنرا باز خواهم کرد- ما مجبور شدیم که آن پلنت را (برای اینکه خاکبرداری کمتری بکنیم) در سه ارتفاع مورد بررسی قرار دهیم.
موضوع بعدی، مصالحی است که به دست میآید و مساله دمپ آنهاست. این دمپ ها هم در پروژهها و مخصوصاً در باطلهبرداری اولیه (اُوِر-بِردِن) معادن، کار مهندسی فوقالعاده بالایی میخواهد؛ چون محل دمپ آنها و همچنین بعد از آن باطلهبرداری حین استخراج و بعد از اینکه مدت عمر معدن تمام میشود، باید مشخص شود که ما با این باطلهها میخواهیم چه کار کنیم؟
در پروژههای صنعتی، فرض بفرمایید که [حجم کار] حدود ده میلیون مترمکعب بوده، اما در یک پروژه معدنی مورد داشتیم که بالغ بر ۱۰۰ میلیون تن باطله برداشت شده! خب، این باطله کجا باید دمپ شود؟ با چه شیبی؟ بعدش میخواهیم چه کار کنیم؟ نکند که بعداً در همان زمینی که [برای این منظور] انتخاب میشود، به کانسار و به مواد معدنی برسیم؟!
مخصوصاً در ارتباط با معادن دیده شده که بعضاً کارخانه گندلهسازی (یا هر کارخانهای) را درست جایی احداث کردند که زیرش ماده معدنی وجود دارد! اینها برای آن مواردی است که نزدیک معادن هستند. پس ما باید دقت کنیم که باطله اینها را با یک فاصله منطقیتری دمپ کنیم؛ مثلاً در یک پروژهای، وقتیکه میخواست زمین انتخاب شود (بر اساس تجربهای که من داشتم) گفتم بروید زمین را در حدود پنج کیلومتر بعد از محدوده معدن بگیرید.
درخصوص انتخاب پیمانکار عملیات خاکی، دانش فنی، تجارب و ماشینآلاتاش باید متناسب با احجامی باشد که میخواهد این کار را در مدت زمان مشخصی انجام دهد. عموماً شاید این دقت لازم صورت نمیگیرد. برای پیمانکاری که انتخاب میشود (یا حتی خود پیمانکار)، نمیتوانند برآورد درستی انجام دهند که برای اینکه حجم مشخصی (مثلاً دو میلیون مترمکعب) را بتواند در مدت زمان مشخصی بردارد، به چه ماشینآلاتی نیاز دارد؟ کار را شروع میکنند و در حین عمل [متوجه میشوند] که مثلاً تعداد ماشینآلات، نوع آنها یا سایر شرایطی را که باید داشته باشد، به اندازه کافی ندارد!
شاید در این بخش توضیحات کافی باشد. انشاءالله در جلسه بعد، در ارتباط با سایر موضوعات مربوط به سیویل صحبت خواهم کرد.
تحلیل هوش مصنوعی
نکات کلیدی مطرحشده:
- مراحل اجرا (C):
- بخش اجرا شامل مراحل سیویل، نصب، راهاندازی و بهرهبرداری است.
- بخش سیویل شامل مطالعات ژئوتکنیک، خاکبرداری، خاکریزی، بتنریزی و اسکلتسازی است.
- این مراحل برای خطوط اصلی، فرعی و زیربناها اجرا میشود.
- اهمیت مطالعات ژئوتکنیک:
- مطالعات ژئوتکنیک باید با دقت بالا و با استفاده از دستگاههای پیشرفته انجام شود.
- این مطالعات بر روی نقشه سایت و پلن کلی پروژه تأثیر مستقیم دارد.
- نمونهبرداری و آزمایشات آزمایشگاهی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
- مطالعات زمینشناسی:
- مطالعات زمینشناسی عمومی و ساختمانی، لرزهنگاری، وزش باد و سیلابها باید به دقت بررسی شوند.
- این مطالعات میتوانند در انتخاب محل پروژه و کاهش هزینههای آینده مؤثر باشند.
- انتخاب محل پروژه:
- انتخاب محل باید به گونهای باشد که خاکبرداری و خاکریزی به حداقل برسد.
- در برخی پروژهها، حجم عملیات خاکی بسیار بالا است و نیاز به برنامهریزی دقیق دارد.
- مدیریت باطلهها:
- در پروژههای معدنی، مدیریت باطلهها و انتخاب محل دمپها از اهمیت بالایی برخوردار است.
- باید دقت شود که محل دمپها با منابع معدنی آینده تداخل نداشته باشد.
- انتخاب پیمانکار:
- پیمانکار باید دارای دانش فنی، تجربه و ماشینآلات مناسب برای انجام حجم کار در زمان مشخص باشد.
- عدم دقت در انتخاب پیمانکار میتواند منجر به مشکلاتی مانند کمبود ماشینآلات یا تأخیر در پروژه شود.
جمعبندی:
دکتر پورمند در این جلسه بر اهمیت دقت در مراحل اجرا، به ویژه بخش سیویل و مطالعات ژئوتکنیک تأکید کرد. وی همچنین به ضرورت انتخاب محل مناسب برای پروژه، مدیریت باطلهها و انتخاب پیمانکار با تجربه و امکانات کافی اشاره نمود. این موارد برای موفقیت در مدیریت پروژههای معدن و صنایع معدنی حیاتی هستند.
پرسشهای قابل طرح
سوالات کوتاه برای بحث بیشتر در مورد موضوعات مطرحشده در جلسه یازدهم:
- بخش اجرا (C):
- چگونه میتوان زمانبندی مراحل اجرا را بهینهسازی کرد؟
- مطالعات ژئوتکنیک:
- چه روشهایی برای افزایش دقت در مطالعات ژئوتکنیک پیشنهاد میکنید؟
- چگونه میتوان از نتایج مطالعات ژئوتکنیک برای کاهش ریسکهای پروژه استفاده کرد؟
- مطالعات زمینشناسی:
- چه عوامل زمینشناسی دیگری میتوانند بر انتخاب محل پروژه تأثیر بگذارند؟
- چگونه میتوان مطالعات زمینشناسی را در پروژههای کوچکتر با بودجه محدود انجام داد؟
- انتخاب محل پروژه:
- چه معیارهایی برای انتخاب محل پروژه باید در نظر گرفته شود؟
- چگونه میتوان بین کاهش هزینههای خاکبرداری و خاکریزی و سایر نیازهای پروژه تعادل برقرار کرد؟
- مدیریت باطلهها:
- چه روشهایی برای مدیریت باطلهها در پروژههای معدنی پیشنهاد میکنید؟
- چگونه میتوان از تداخل محل دمپها با منابع معدنی آینده جلوگیری کرد؟
- انتخاب پیمانکار:
- چه معیارهایی برای انتخاب پیمانکار مناسب در پروژههای بزرگ باید در نظر گرفته شود؟
- تجربیات عملی:
- آیا نمونههایی از پروژههایی که به دلیل عدم دقت در مطالعات اولیه با مشکلات مواجه شدهاند، سراغ دارید؟
- چه درسهایی از تجربیات گذشته میتوان برای پروژههای آینده آموخت؟
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد 🙂