+ با تشکر از توضیحات شما در جلسات قبلی درباره مدیریت پروژه، در جلسه قبل تعریفی از مدیریت پروژه ارائه دادید. لطفاً درباره ثروت‌آفرینی و مدیریت حرفه‌ای که در این موضوع مطرح شده، بیشتر توضیح دهید.

برای بحث درباره ثروت‌آفرینی و مدیریت حرفه‌ای، ابتدا باید تعاریف مشخصی داشته باشیم. بدون تعریف دقیق، ممکن است اقدامات درستی انجام نشود. در جلسه قبل، مدیریت پروژه را این‌گونه تعریف کردیم: «ثروت‌آفرینی با مدیریت حرفه‌ای در راستای چشم‌انداز، ارزش و ماموریت از طریق فرآیندهای برنامه‌ریزی، اجرا و کنترل.»

حالا بیایید این موضوع را بیشتر باز کنیم و ابتدا به مفهوم ثروت بپردازیم. ثروت چیست؟ ما معتقدیم ثروت یعنی «انباشت فرصت‌ها». ممکن است برخی ثروت را فقط پول یا دارایی بدانند. این دیدگاه را رد نمی‌کنیم، اما به نظر می‌رسد ثروت مفهومی فراتر از اینهاست. برای مثال، در رشته معدن، کانی‌ها و کانسارها انباشت فرصت‌ها هستند، حتی اگر هنوز به معدن تبدیل نشده باشند. دریا، جنگل، انسان‌ها و حتی نظام هستی هم ثروت‌اند، چون فرصت‌هایی برای خلق ارزش دارند.

ثروت‌آفرینی چیست؟ ثروت‌آفرینی به معنای ثروتمند شدن نیست، هرچند ممکن است نتیجه آن کسب دارایی باشد. ثروت‌آفرینی یعنی ایجاد سازوکاری برای خلق ارزش از فرصت‌ها. این فرآیند خودش فرصت‌های جدیدی تولید می‌کند، مثل یک خیر کثیر که زایندگی دارد. منابع مالی و سرمایه ابزارهایی هستند در دست کسی که مدل ذهنی ثروت‌آفرین دارد. این مدل ذهنی می‌تواند از هر چیزی ارزش خلق کند. نمونه‌اش افرادی در بخش خصوصی هستند که از هیچ، همه‌چیز می‌سازند.

حالا مدیریت حرفه‌ای چیست؟ مدیریت را می‌توان به سادگی «اداره کردن» تعریف کرد، اما می‌خواهیم این تعریف را گسترش دهیم. مدیریت یعنی «تدبر و تدبیر». تدبر به معنای دریافت و درک موضوعات به ترتیب و از کل به جز است. تدبیر یعنی انتقال این درک یا تصمیم‌گیری با همان نظم. ما همیشه در حال تدبر و سپس تدبیر هستیم و این دو لازم و ملزوم یکدیگرند.

مفهوم دیگر در مدیریت، «قبض و بسط» است. قبض یعنی فشرده‌سازی و جمع‌وجور کردن، و بسط یعنی گسترش دادن. مدیریت حرفه‌ای یعنی دانستن اینکه چه زمانی باید قبض کرد و چه زمانی بسط داد. مفهوم دیگر «رتق و فتق» است، یعنی باز و بسته کردن امور، مثل جاده‌ای که گاهی باریک و گاهی پهن می‌شود.

نکته مهم دیگر این است که هیچ انسانی از مدیریت مستثنی نیست. همه از بدو تولد در حال مدیریت هستند، اما شعاع و دامنه تأثیرشان متفاوت است. مدیریت از خود، خانواده و سپس اجتماع شروع می‌شود و به تدریج گسترش می‌یابد. تصور عمومی که مدیریت را محدود به میز و پرسنل می‌داند، ناقص است. مدیریت حرفه‌ای از مدیریت بر خود آغاز می‌شود و به محیط‌های بزرگ‌تر تسری می‌یابد.

مدیریت یک حرفه است و ابعاد گسترده‌تری دارد که در جلسات بعدی به آن خواهیم پرداخت.

تحلیل و بسط موضوع ثروت و فرصت‌ها

تعریف شما از ثروت به عنوان “انباشت فرصت‌ها” یک دیدگاه بسیار جامع و فراگیر است. این تعریف فراتر از مفهوم سنتی ثروت به عنوان پول و دارایی‌های مادی می‌رود و ابعاد گسترده‌تری از ارزش و پتانسیل را شامل می‌شود.

چند نکته مهم در مورد این تعریف:

پتانسیل نهفته: فرصت‌ها به عنوان پتانسیل‌های نهفته‌ای هستند که می‌توانند به ارزش تبدیل شوند. این ارزش می‌تواند به شکل‌های مختلفی مانند اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و یا حتی شخصی بروز کند.

تنوع فرصت‌ها: فرصت‌ها در اشکال و اندازه‌های مختلفی وجود دارند و می‌توانند در حوزه‌های مختلفی مانند کسب وکار، فناوری، هنر، جامعه و غیره یافت شوند.

تبدیل فرصت به ارزش: کلید ایجاد ثروت، شناسایی و تبدیل این فرصت‌ها به ارزش واقعی است .

این فرآیند نیازمند خلاقیت، مهارت، دانش و منابع است.

توسعه بیشتر این مفهوم:

ثروت به عنوان یک مفهوم پویا: ثروت یک مفهوم پویا است که دائما در حال تغییر و تحول است. با تغییر شرایط و محیط، فرصت‌های جدیدی ایجاد می‌شوند و ارزش فرصت‌های موجود نیز تغییر می‌کند.

ثروت و توسعه پایدار: مفهوم ثروت به عنوان انباشت فرصت‌ها با مفهوم توسعه پایدار نیز ارتباط نزدیکی دارد. توسعه پایدار به دنبال ایجاد ثروت به گونه‌ای است که نیازهای نسل حاضر را برآورده کند بدون اینکه توانایی نسلهای آینده برای برآورده کردن نیازهای خود را به خطر بیندازد.

ثروت و سرمایه اجتماعی: سرمایه اجتماعی نیز به عنوان نوعی ثروت در نظر گرفته می‌شود .

سرمایه اجتماعی به شبکه‌های اجتماعی، روابط، اعتماد و همکاری بین افراد و گروه‌ها اشاره دارد.

جمع‌بندی:

تعریف شما از ثروت به عنوان انباشت فرصت‌ها، یک پایه قوی برای بحث در مورد موضوعات مختلف مانند مدیریت پروژه، کارآفرینی و توسعه پایدار فراهم می‌کند. این تعریف به ما کمک می‌کند تا از یک دیدگاه جامع‌تر به موضوع ثروت نگاه کنیم و فرصت‌های جدیدی را برای ایجاد ارزش و بهبود زندگی شناسایی کنیم.

تحلیل عمیق تر از مفهوم ثروت آفرینی

تعریف شما از ثروت آفرینی به عنوان “ایجاد سازوکاری برای خلق ارزش از فرصتها” بسیار دقیق و جامع است.

نکات کلیدی:

ثروت آفرینی فراتر از ثروتمند شدن است: هدف اصلی ایجاد ارزش و توسعه است، نه صرفاً افزایش ثروت شخصی.

فرصت‌ها به عنوان بستر ثروت‌آفرینی: شناسایی و بهره‌برداری از فرصت‌ها، کلید اصلی ایجاد ارزش است.

مدل ذهنی ثروت‌آفرین: این مدل ذهنی، توانایی دیدن فرصت در همه جا و تبدیل آن به ارزش را فراهم می‌کند.

ثروت‌آفرینی فراتر از منابع مالی: منابع مالی تنها ابزاری هستند و مدل ذهنی ثروت‌آفرین است که از این ابزارها برای خلق ارزش استفاده می‌کند.

بسط بیشتر این مفاهیم:

ثروت‌آفرینی و نوآوری: ثروت‌آفرینان معمولا نوآور هستند و راه حل‌های جدید و خلاقانه برای مشکلات ارائه می‌دهند.

ثروت‌آفرینی و ریسک‌پذیری: ثروت‌آفرینی اغلب با ریسک‌پذیری همراه است. افراد ثروت‌آفرین معمولا از ترس شکست نمی‌هراسند و به دنبال فرصت‌های جدید هستند.

ثروت‌آفرینی و توسعه پایدار: ثروت‌آفرینی پایدار، به دنبال ایجاد ارزش به گونه‌ای است که به محیط زیست و جامعه آسیب نرساند.

ثروت‌آفرینی و رهبری: ثروت‌آفرینان معمولا رهبرانی الهام‌بخش هستند که دیگران را به سمت خود جذب می‌کنند.

مثال‌های عملی:

برای روشن‌تر شدن موضوع، می‌توانیم به مثال‌های عملی از ثروت‌آفرینی در حوزه‌های مختلف بپردازیم. به عنوان مثال:

تبدیل یک ایده نوآورانه به یک کسب وکار موفق: مانند ایجاد یک اپلیکیشن محبوب یا توسعه یک محصول جدید.

ایجاد یک کسب وکار اجتماعی: مانند راه‌اندازی یک کسب وکار که به حل یک مشکل اجتماعی کمک می‌کند.

تبدیل یک منبع طبیعی به یک محصول با ارزش افزوده بالا : مانند تولید محصولات ارگانیک یا توسعه فناوری‌های پاک.

جمع‌بندی:

ثروت آفرینی فراتر از کسب ثروت مالی است. این یک فرآیند خلاقانه و مبتکرانه است که در آن افراد از فرصت‌ها برای ایجاد ارزش و بهبود زندگی خود و دیگران استفاده می‌کنند. مدل ذهنی ثروت آفرین، نقش کلیدی در این فرآیند ایفا می‌کند.

تحلیل عمیق تر از مفهوم مدیریت حرفه ای

تعریف شما از مدیریت به عنوان “تدبر و تدبیر” یک نگاه بسیار عمیق و فلسفی به این مفهوم ارائه می‌دهد. این تعریف فراتر از تعاریف سنتی مدیریت است و بر اهمیت تفکر عمیق، درک روابط علت و معلولی و تصمیم‌گیری مبتنی بر شناخت تاکید دارد.

نکات کلیدی:

تدبر به عنوان پایه مدیریت: تدبر به معنای دریافت اطلاعات و درک عمیق از موضوع است که قبل از هرگونه تصمیم‌گیری و اقدام ضروری است.

تدبیر به عنوان اجرای تدبر: تدبیر به معنای تبدیل درک و شناخت به عمل است و شامل تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی و اجرای اقدامات می‌شود.

رابطه لازم و ملزوم تدبر و تدبیر: تدبر و تدبیر دو روی یک سکه هستند و هر دو برای مدیریت موثر ضروری هستند.

بسط بیشتر این مفاهیم:

مدیریت حرفه‌ای و خرد جمعی: مدیریت حرفه‌ای تنها به دانش و مهارت فردی مدیر بستگی ندارد، بلکه به خرد جمعی و استفاده از تجربیات و دانش دیگران نیز نیاز دارد.

مدیریت حرفه‌ای و انعطاف‌پذیری: مدیران حرفه‌ای باید توانایی انطباق با تغییرات و شرایط جدید را داشته باشند و بتوانند به سرعت تصمیم‌گیری کنند.

مدیریت حرفه‌ای و اخلاق: اخلاق حرفه‌ای، یکی از مهمترین ویژگی‌های یک مدیر موفق است. مدیران حرفه‌ای باید به ارزش‌های اخلاقی پایبند باشند و به منافع سازمان و ذینفعان آن توجه داشته باشند.

مثال‌های عملی:

برای روشن تر شدن موضوع، می‌توانیم به مثال های عملی از مدیریت حرفه‌ای در حوزه‌های مختلف بپردازیم.

به عنوان مثال:

مدیریت بحران: در هنگام بحران، مدیران حرفه‌ای با حفظ خونسردی، اطلاعات را جمع‌آوری کرده (تدبر)، تصمیمات سریع و موثر می‌گیرند (تدبیر) و به تیم خود انگیزه می‌دهند.

مدیریت پروژه‌های پیچیده: مدیران پروژه‌های پیچیده با شناسایی تمام جوانب پروژه (تدبر)، برنامه‌ریزی دقیق و نظارت بر پیشرفت کار (تدبیر) پروژه را به موفقیت می‌رسانند.

مدیریت تغییر: مدیران تغییر با ایجاد یک چشم‌انداز روشن از آینده، درگیر کردن کارکنان در فرایند تغییر (تدبر) و مدیریت مقاومت در برابر تغییر (تدبیر) موفق به ایجاد تغییر می‌شوند.

جمع‌بندی:

تعریف شما از مدیریت به عنوان تدبر و تدبیر، یک دیدگاه جامع و مبتنی بر خرد به این مفهوم ارائه می‌دهد.

این تعریف به ما کمک می‌کند تا درک عمیق‌تری از نقش مدیران در سازمان‌ها داشته باشیم و به اهمیت تفکر استراتژیک، تصمیم‌گیری مبتنی بر شناخت و رهبری اخلاقی پی ببریم.

چگونه می‌توان فرصت‌ها را شناسایی کرد؟ چه ابزارها و روشهایی برای شناسایی فرصت‌های جدید وجود دارد؟

چه عواملی در تبدیل فرصت‌ها به ارزش موثر هستند؟ نقش خلاقیت، نوآوری، مهارت، دانش و منابع در این فرآیند چیست؟

چگونه می‌توان از ثروت ایجاد شده به صورت پایدار استفاده کرد؟ چه راهکارهایی برای توزیع عادلانه ثروت و کاهش نابرابری وجود دارد؟

چه چالش‌هایی در مسیر تبدیل فرصت‌ها به ارزش وجود دارد؟ چگونه می‌توان بر این چالش‌ها غلبه کرد؟

چه مثال‌های دیگری از فرصت‌ها در حوزه‌های مختلف می‌توانید بیان کنید؟

به نظر شما، بزرگترین چالش در تبدیل فرصت‌ها به ارزش چیست؟

چگونه می‌توان از ثروت ایجاد شده برای بهبود جامعه استفاده کرد؟

چه عواملی باعث شکل‌گیری مدل ذهنی ثروت آفرین می‌شود؟ آیا این مدل ذهنی قابل آموزش است؟

چگونه می‌توان فرهنگ ثروت‌آفرینی را در سازمانها و جوامع تقویت کرد؟

چه موانعی بر سر راه ثروت‌آفرینی وجود دارد و چگونه می‌توان بر آنها غلبه کرد؟

چگونه می‌توان از ثروت‌آفرینی برای حل مشکلات اجتماعی و محیط زیستی استفاده کرد؟

به نظر شما، مهمترین ویژگی یک ثروت‌آفرین چیست؟

چه توصیه‌ای برای افرادی که می‌خواهند ثروت‌آفرین شوند دارید؟

چگونه می‌توان از شکست‌های احتمالی در مسیر ثروت آفرینی درس گرفت؟

چگونه می‌توان مهارتهای تدبر و تدبیر را در مدیران پرورش داد؟

چه عواملی باعث می‌شود که برخی مدیران در تدبر و تدبیر موفق‌تر باشند؟

چگونه می‌توان از خرد جمعی در فرایند تصمیم‌گیری استفاده کرد؟

چه چالش‌هایی در مسیر اجرای تدبیر و تدبیر وجود دارد و چگونه می‌توان بر آنها غلبه کرد؟

به نظر شما، مهمترین چالش پیش روی مدیران در دنیای امروز چیست؟

چه مهارت‌هایی برای موفقیت در نقش مدیریت ضروری است؟

چگونه می‌توان یک فرهنگ سازمانی مبتنی بر تدبر و تدبیر ایجاد کرد؟

۱ پاسخ دادن
  1. بهمن ضیاییان
    بهمن ضیاییان می گوید:

    با توجه به اینکه جناب دکتر پورمند خودشان از نزدیک در بطن مسائل حضور قوی داشته اند وبه قول انگلیسی زبانها involved بوده اند نظرات وتعاریف وتوضیحات ایشان میتواند جراغ راه دیگران و بخصوص نسل جوان مدیریت ها باشد.

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟
خیالتان راحت باشد 🙂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *