+ با تشکر از شما و توضیحاتی که در دو جلسه قبل راجع به مدیریت پروژه داشتید، در انتهای جلسه قبلی تعریفی از مدیریت پروژه داشتید، خواهشم اینه که ثروت آفرینی و مدیریت حرفه ای که تو دل این موضوع هست رو بیشتر باز کنید و برامون توضیح بدید.
– من قبل از اینکه در خصوص ثروت ، ثروت آفرینی و مدیریت حرفه ای بخواهم صحبت کنم بسته به زمانی که در اختیار داریم باید این نکته را عرض کنم که در هر موضوعی که انسان بخواهد فعالیت کنه باید تعریفش معلوم باشه ،اگر تعریف معلوم نباشه ما اقدامات درستی رو شاید نتونیم انجام بدیم .
در جلسه قبل در واقع مدیریت پروژه را تعریف کردیم که” ثروت آفرینی با مدیریت حرفه ای در راستای چشم انداز، ارزش، ماموریت از طریق فرایند مدیریت که میشه برنامه ریزی اجرا و کنترل “
حالا ما اینو باید یک مقدار بازش کنیم در این جلسه سعی میکنیم در خصوص ثروت صحبت کنیم که وقتی ما میگیم ثروت، منظورمون از ثروت چیه؟
تعریفی که ما از ثروت داریم یعنی” ثروت یعنی انباشت فرصت ها” اما شما احتمال داره از یه عده ای سوال کنید ثروت رو , اونها بگن پول ! مکنت ! من نمیخوام بگم اون درست هست یا درست نیست وهیچ ارزیابی و قضاوتی ندارم ولی به نظر میرسه که ثروت یعنی انباشت فرصت ها.
اگر بخوام یه مثال بگیم که ببینیم این فرصت هایی که ما میگیم یعنی چی، ببینید ما مثلا در رشته معدن، مینرال ها و کانی ها ،انباشت فرصت ها است، کانسار ها انباشت فرصت ها است. حالا اینا هنوز تبدیل به معادن نشده، فرض کنیم که تبدیل به معادن میشه .دریا، جنگل، انسان ها خودشون و اصلا نظام هستی ثروت هست، چرا ؟چون انباشت فرصت ها است .
خب حالا ما میگیم که ثروت آفرینی یعنی چیه؟ ثروت آفرینی ما اول باید بگیم که چه چیزی ثروت آفرینی نیست .اینجا منظور اصلا ثروتمند شدن نیست، احتمال داره شما وقتی میخوای ثروت آفرینی بکنید، مکنت خیلی خوب هم به دست بیارید، اما اینجا منظور ثروتمند شدن نیست.
ثروت آفرینی یعنی شما یه سازوکاری رو ایجاد میکنید که بتونید از فرصت ها خلق ارزش بکنید، و این فرصت ها خب وجود داره حالا باید چی کارش بکنید؟ اگر بتونیم ازش یه ارزشی رو خلق بکنیم این میشه ثروت آفرینی و خود این ثروت آفرینیه ثروت های جدیدی رو ایجاد میکنه که باز میشه اون انباشت فرصت ها، یعنی در واقع خیر کثیره دیگه! یعنی در دل خودش زایش کرده.
مثلا من اگر بخوام اینجا اشاره بکنم ببینید ثروت فراتر از منابع مالی و سرمایه ای هست ، من نمیخوام بگم منابع مالی و سرمایه ای ثروت نیست ، دارایی هم جزو ثروته، منابع مالی جزو ثروته، اما اون چیزی که این ها رو در اختیار میگیره اون کیه؟ اون چه کسیه؟ کسیه که ثروت آفرینه! اونا این رو در اختیار نمیگیرن، یعنی اینجور نیستش که ما تصور بکنیم که یه منابع مالی میتونه خلق ثروت بکنه،نه! منابع مالی یه ابزاریه برای کسی که بلده ثروت آفرینی بکنه!
در واقع ثروت آفرینی به نظر میرسه که مدل ذهنی ثروت آفرینه! میتونه از همه چی خلق ارزش بکنه، میتونه و واقعا من در طول سالی ها دیدم آدم هایی رو در بخش خصوصی که از هیچی همه چی درست میکنن و این اون مدل ذهنی ثروت آفرینه!
خب اگر این کافیه بریم یه خورده روی مدیریت ، که وقتی ما میگیم مدیریت حرفه ای یعنی چی؟ ما وقتی که مدیریت حرفه ای رو بخواییم صحبت کنیم ، اول ببینیم تعریف ما از مدیریت چیه؟ ما این تعاریف استانداردی که در کتابها، دوره ها وجود داره، اینا همه رو قبول داریم یعنی اینا همش در جای خودش درسته. ولی احتمال داره یه سری بخواهیم اینا رو بازتر کنیم و یه مقدار یه تعریف مثلا شاید جدیدتر ی داریم .ساده ترینش مثلا میگن مدیریت یعنی اداره کردن که این هم درسته .من یه چند تا تعبیر رو بهش اضافه میکنم میگم: مدیریت تدبیر و تدبر هست یا بگم اول بهتره بگم تدبر.
“تدبر و تدبیر” تدبر و تدبیر یعنی چی؟” تدبر “یعنی این که شما موضوعات مربوط به اون مسئله ای که باهاش مواجه هستین، اینا رو به ترتیب دریافت میکنین، یعنی یه مراتبی داره، این مراتب رو از کل به جز شما دریافت میکنین! تدبیر یعنی چی؟ یعنی این که شما اینا رو به دیگران میخواهید منتقل کنین یا میخواهید تصمیم بگیرید، شما باز باید با همون نظم. پس ما همواره همه ما، در همه حال در وحله اول،در حال تدبریم و بعد در حال تدبیر هستیم.
این دو تا لازم و ملزوم هم هستن. یکی دو تا دیگه هم نکته من اضافه بکنم یکی هم قبض و بسطه.
ببینید قبض و بسط، شما دیدید ما در مسائل پزشکی هم داریم دیگه، بسط وقتی میدیم یعنی مثلا داریم وسعت میدیم وقتی قبض میشه یعنی اینو داریم جمع جورش میکنیم فشرده ترش میکنیم، یعنی میشه قبض و بسط.
یکی از تعاریفی دیگه ای که در مدیریت وجود داره ما دائما در حال قبض و بسط هستیم . منتها باید بدونیم چه وقتی قبضه چه وقتی بسطه.
یکی دیگه هم” رتق و فتق” هست. شما دیدید مثلا میگن که فلانی در حال رتق و فتقه امور است . خب رتق و فتق یعنی چی؟ یعنی این که باز میکنه میبنده! شما مثلا فرض کنید که ما در یک جاده ای که مثلا حرکت میکنیم ،شما دیدی یه جایی، احتمال داره جاده باریک بشه یه جایی احتمال داره راه پهن بشه اینا میشه رتق و فتق. این به صورت در واقع قبض و بسط نمیشه.
اگر نکته دیگه هم در مدیریت بخواییم بهش بپردازیم، که من فکر میکنم این یک مسئله فوق العاده مهمیه در کنار اون مسئله که وجود داره این هست که” هیچ انسانی از شمول مدیریت خارج نیست” همه انسانها حتی از زمان تولدشون دارن مدیریت میکنن! منتها شعاع تأثیر و دامنه مدیریت افراد متفاوته، ولی ما وقتی میگیم مدیریت ، برداشت عمومی حتی توی سازمان ها هم هست که تصور میشه حتما باید یه میزی داشته باشه یه عده ای پرسنل باشن این به اینها ارجاع بکنه! مثلا فکر میکنیم مدیریت یعنی این !
مدیریت از مدیریت برخود شروع میشه، محیط داخلیه، محیط بیرونیه و واقعا من فکر میکنم که “مدیریت از خانواده شروع میشه.” از خانواده شروع میشه ، در مدارس در اجتماع ادامه پیدا میکنه و هی دامنه اش وسیعتر میشه . برای افراد مختلف دامنه ها میتونه متفاوت باشه اما هیچ کس به اصطلاح در واقع از شمول این خارج نیست.
خب ما میدونیم این که مدیریت حرفه هست که به نظر من از این به بعد بحث یه مقداری به وارد یه موضوعاتی میشه که خیلی ابعاد وسیعتری میگیرد و این که مدیریت یه حرفه هست رو بذاریم برای جلسه بعد و من تاکید میکنم در جلسات بعد که “مدیریت یه حرفه هست”
تحلیل هوش مصنوعی
تحلیل و بسط موضوع ثروت و فرصتها
تعریف شما از ثروت به عنوان “انباشت فرصتها” یک دیدگاه بسیار جامع و فراگیر است. این تعریف فراتر از مفهوم سنتی ثروت به عنوان پول و داراییهای مادی میرود و ابعاد گستردهتری از ارزش و پتانسیل را شامل میشود.
چند نکته مهم در مورد این تعریف:
پتانسیل نهفته: فرصتها به عنوان پتانسیلهای نهفتهای هستند که میتوانند به ارزش تبدیل شوند. این ارزش میتواند به شکلهای مختلفی مانند اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و یا حتی شخصی بروز کند.
تنوع فرصتها: فرصتها در اشکال و اندازههای مختلفی وجود دارند و میتوانند در حوزههای مختلفی مانند کسب وکار، فناوری، هنر، جامعه و غیره یافت شوند.
تبدیل فرصت به ارزش: کلید ایجاد ثروت، شناسایی و تبدیل این فرصتها به ارزش واقعی است .
این فرآیند نیازمند خلاقیت، مهارت، دانش و منابع است.
توسعه بیشتر این مفهوم:
ثروت به عنوان یک مفهوم پویا: ثروت یک مفهوم پویا است که دائما در حال تغییر و تحول است. با تغییر شرایط و محیط، فرصتهای جدیدی ایجاد میشوند و ارزش فرصتهای موجود نیز تغییر میکند.
ثروت و توسعه پایدار: مفهوم ثروت به عنوان انباشت فرصتها با مفهوم توسعه پایدار نیز ارتباط نزدیکی دارد. توسعه پایدار به دنبال ایجاد ثروت به گونهای است که نیازهای نسل حاضر را برآورده کند بدون اینکه توانایی نسلهای آینده برای برآورده کردن نیازهای خود را به خطر بیندازد.
ثروت و سرمایه اجتماعی: سرمایه اجتماعی نیز به عنوان نوعی ثروت در نظر گرفته میشود .
سرمایه اجتماعی به شبکههای اجتماعی، روابط، اعتماد و همکاری بین افراد و گروهها اشاره دارد.
جمعبندی:
تعریف شما از ثروت به عنوان انباشت فرصتها، یک پایه قوی برای بحث در مورد موضوعات مختلف مانند مدیریت پروژه، کارآفرینی و توسعه پایدار فراهم میکند. این تعریف به ما کمک میکند تا از یک دیدگاه جامعتر به موضوع ثروت نگاه کنیم و فرصتهای جدیدی را برای ایجاد ارزش و بهبود زندگی شناسایی کنیم.
تحلیل عمیق تر از مفهوم ثروت آفرینی
تعریف شما از ثروت آفرینی به عنوان “ایجاد سازوکاری برای خلق ارزش از فرصتها” بسیار دقیق و جامع است.
نکات کلیدی:
ثروت آفرینی فراتر از ثروتمند شدن است: هدف اصلی ایجاد ارزش و توسعه است، نه صرفاً افزایش ثروت شخصی.
فرصتها به عنوان بستر ثروتآفرینی: شناسایی و بهرهبرداری از فرصتها، کلید اصلی ایجاد ارزش است.
مدل ذهنی ثروتآفرین: این مدل ذهنی، توانایی دیدن فرصت در همه جا و تبدیل آن به ارزش را فراهم میکند.
ثروتآفرینی فراتر از منابع مالی: منابع مالی تنها ابزاری هستند و مدل ذهنی ثروتآفرین است که از این ابزارها برای خلق ارزش استفاده میکند.
بسط بیشتر این مفاهیم:
ثروتآفرینی و نوآوری: ثروتآفرینان معمولا نوآور هستند و راه حلهای جدید و خلاقانه برای مشکلات ارائه میدهند.
ثروتآفرینی و ریسکپذیری: ثروتآفرینی اغلب با ریسکپذیری همراه است. افراد ثروتآفرین معمولا از ترس شکست نمیهراسند و به دنبال فرصتهای جدید هستند.
ثروتآفرینی و توسعه پایدار: ثروتآفرینی پایدار، به دنبال ایجاد ارزش به گونهای است که به محیط زیست و جامعه آسیب نرساند.
ثروتآفرینی و رهبری: ثروتآفرینان معمولا رهبرانی الهامبخش هستند که دیگران را به سمت خود جذب میکنند.
مثالهای عملی:
برای روشنتر شدن موضوع، میتوانیم به مثالهای عملی از ثروتآفرینی در حوزههای مختلف بپردازیم. به عنوان مثال:
تبدیل یک ایده نوآورانه به یک کسب وکار موفق: مانند ایجاد یک اپلیکیشن محبوب یا توسعه یک محصول جدید.
ایجاد یک کسب وکار اجتماعی: مانند راهاندازی یک کسب وکار که به حل یک مشکل اجتماعی کمک میکند.
تبدیل یک منبع طبیعی به یک محصول با ارزش افزوده بالا : مانند تولید محصولات ارگانیک یا توسعه فناوریهای پاک.
جمعبندی:
ثروت آفرینی فراتر از کسب ثروت مالی است. این یک فرآیند خلاقانه و مبتکرانه است که در آن افراد از فرصتها برای ایجاد ارزش و بهبود زندگی خود و دیگران استفاده میکنند. مدل ذهنی ثروت آفرین، نقش کلیدی در این فرآیند ایفا میکند.
تحلیل عمیق تر از مفهوم مدیریت حرفه ای
تعریف شما از مدیریت به عنوان “تدبر و تدبیر” یک نگاه بسیار عمیق و فلسفی به این مفهوم ارائه میدهد. این تعریف فراتر از تعاریف سنتی مدیریت است و بر اهمیت تفکر عمیق، درک روابط علت و معلولی و تصمیمگیری مبتنی بر شناخت تاکید دارد.
نکات کلیدی:
تدبر به عنوان پایه مدیریت: تدبر به معنای دریافت اطلاعات و درک عمیق از موضوع است که قبل از هرگونه تصمیمگیری و اقدام ضروری است.
تدبیر به عنوان اجرای تدبر: تدبیر به معنای تبدیل درک و شناخت به عمل است و شامل تصمیمگیری، برنامهریزی و اجرای اقدامات میشود.
رابطه لازم و ملزوم تدبر و تدبیر: تدبر و تدبیر دو روی یک سکه هستند و هر دو برای مدیریت موثر ضروری هستند.
بسط بیشتر این مفاهیم:
مدیریت حرفهای و خرد جمعی: مدیریت حرفهای تنها به دانش و مهارت فردی مدیر بستگی ندارد، بلکه به خرد جمعی و استفاده از تجربیات و دانش دیگران نیز نیاز دارد.
مدیریت حرفهای و انعطافپذیری: مدیران حرفهای باید توانایی انطباق با تغییرات و شرایط جدید را داشته باشند و بتوانند به سرعت تصمیمگیری کنند.
مدیریت حرفهای و اخلاق: اخلاق حرفهای، یکی از مهمترین ویژگیهای یک مدیر موفق است. مدیران حرفهای باید به ارزشهای اخلاقی پایبند باشند و به منافع سازمان و ذینفعان آن توجه داشته باشند.
مثالهای عملی:
برای روشن تر شدن موضوع، میتوانیم به مثال های عملی از مدیریت حرفهای در حوزههای مختلف بپردازیم.
به عنوان مثال:
مدیریت بحران: در هنگام بحران، مدیران حرفهای با حفظ خونسردی، اطلاعات را جمعآوری کرده (تدبر)، تصمیمات سریع و موثر میگیرند (تدبیر) و به تیم خود انگیزه میدهند.
مدیریت پروژههای پیچیده: مدیران پروژههای پیچیده با شناسایی تمام جوانب پروژه (تدبر)، برنامهریزی دقیق و نظارت بر پیشرفت کار (تدبیر) پروژه را به موفقیت میرسانند.
مدیریت تغییر: مدیران تغییر با ایجاد یک چشمانداز روشن از آینده، درگیر کردن کارکنان در فرایند تغییر (تدبر) و مدیریت مقاومت در برابر تغییر (تدبیر) موفق به ایجاد تغییر میشوند.
جمعبندی:
تعریف شما از مدیریت به عنوان تدبر و تدبیر، یک دیدگاه جامع و مبتنی بر خرد به این مفهوم ارائه میدهد.
این تعریف به ما کمک میکند تا درک عمیقتری از نقش مدیران در سازمانها داشته باشیم و به اهمیت تفکر استراتژیک، تصمیمگیری مبتنی بر شناخت و رهبری اخلاقی پی ببریم.
پرسشهای قابل طرح
چگونه میتوان فرصتها را شناسایی کرد؟ چه ابزارها و روشهایی برای شناسایی فرصتهای جدید وجود دارد؟
چه عواملی در تبدیل فرصتها به ارزش موثر هستند؟ نقش خلاقیت، نوآوری، مهارت، دانش و منابع در این فرآیند چیست؟
چگونه میتوان از ثروت ایجاد شده به صورت پایدار استفاده کرد؟ چه راهکارهایی برای توزیع عادلانه ثروت و کاهش نابرابری وجود دارد؟
چه چالشهایی در مسیر تبدیل فرصتها به ارزش وجود دارد؟ چگونه میتوان بر این چالشها غلبه کرد؟
چه مثالهای دیگری از فرصتها در حوزههای مختلف میتوانید بیان کنید؟
به نظر شما، بزرگترین چالش در تبدیل فرصتها به ارزش چیست؟
چگونه میتوان از ثروت ایجاد شده برای بهبود جامعه استفاده کرد؟
چه عواملی باعث شکلگیری مدل ذهنی ثروت آفرین میشود؟ آیا این مدل ذهنی قابل آموزش است؟
چگونه میتوان فرهنگ ثروتآفرینی را در سازمانها و جوامع تقویت کرد؟
چه موانعی بر سر راه ثروتآفرینی وجود دارد و چگونه میتوان بر آنها غلبه کرد؟
چگونه میتوان از ثروتآفرینی برای حل مشکلات اجتماعی و محیط زیستی استفاده کرد؟
به نظر شما، مهمترین ویژگی یک ثروتآفرین چیست؟
چه توصیهای برای افرادی که میخواهند ثروتآفرین شوند دارید؟
چگونه میتوان از شکستهای احتمالی در مسیر ثروت آفرینی درس گرفت؟
چگونه میتوان مهارتهای تدبر و تدبیر را در مدیران پرورش داد؟
چه عواملی باعث میشود که برخی مدیران در تدبر و تدبیر موفقتر باشند؟
چگونه میتوان از خرد جمعی در فرایند تصمیمگیری استفاده کرد؟
چه چالشهایی در مسیر اجرای تدبیر و تدبیر وجود دارد و چگونه میتوان بر آنها غلبه کرد؟
به نظر شما، مهمترین چالش پیش روی مدیران در دنیای امروز چیست؟
چه مهارتهایی برای موفقیت در نقش مدیریت ضروری است؟
چگونه میتوان یک فرهنگ سازمانی مبتنی بر تدبر و تدبیر ایجاد کرد؟
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد 🙂