موضوع جلسه ۱۳ مدیریت تجربه محور مدیریت پروژه راجع به نصب و راهاندازی میباشد. برنامهریزی پروژه باید به نحوی باشد که نصب و راهاندازی انفرادی تجهیزات و ماشینآلات از ابتدای پروژه صورت بگیرد؛ یعنی نباید صبر کرد تا پروژه به انتها برسد، بعد نصب انفرادیها انجام بشود. از طرفی، هم در طراحی، هم سفارش تجهیزات و مخصوصاً در نصب و راهاندازی، حتماً باید تیم بهرهبردار هم حضور داشته باشند چون نظرات آنها خیلی مهم است و در واقع آنها میخواهند بیایند اینجا را بهرهبرداری کنند.
هر چند درصد نصب و راهاندازی در پروژهها زیاد نیست، ولی در عمل، حدود پنجاه درصد را باید به آن اختصاص داد. یعنی احتمال دارد یک پروژهای مثلا به ۹۳-۹۵ درصد رسیده باشد، ولی خود نصب و راهاندازی یک پروژهی جداگانه است، چراکه عملاً با یکسری شرایطی مواجه میشویم که زمان زیادی میبرد و در این زمان است که تازه خیلی از کمبودها مشخص میشود؛ احتمال دارد بعضی از تجهیزات نرسیده باشند یا حتی بعضی که احجام یا وزن زیادی ندارند اصلاً سفارشگذاری نشده باشند! همچنین خیلی از معایب در نصب و راهاندازی ظهور و بروز میکند که اینها میتواند زمان پروژه را طولانی کند.
حضور سوپروایزرها که باید در نصب حضور داشته باشند و با توجه به شرایط پویا (داینامیکی) که همواره ما با آنها مواجه هستیم میتواند یکی از گلوگاهها باشد. انتخاب تیم نصب و راهاندازی هم دغدغه بزرگی است که معمولاً در هر پروژه وجود دارد.
بعد از این مراحل، نوبت به راهاندازی گروهی میرسد که تازه برخی از کمبودها در این بخش مشخص میشود و ممکن است حتی در زمان راهاندازی انفرادی دستگاهها و تجهیزات، با آنها مواجه نشده باشیم.
بعضاً من دیدهام که زیربناها را جزء پروژه به حساب نمیآورند و جداگانه یک پروژه دیگری برایش تعریف میکنند و (از آنجاییکه معمولاً دستاندرکاران کارفرما خیلی دقت لازم را در این قضیه ندارند) باعث میشود که زیربناها (مثل آب، برق و انرژی) متناسب با پیشرفت آن پروژه اصلی آماده نشده باشند. من انشاءالله این مصادیق و موارد را در آینده با ذکر جزئیات باز خواهم کرد ولی موردی داشتیم که در همین ارتباط، راهاندازی گروهی را دچار چالش کرد و یک پروژه را میتوانست یک سال و نیم متوقف کند ولی البته ما با یکسری تدابیری توانستیم بر این مشکل غلبه کنیم.
مساله بعدی اتاق کنترل و ابزاردقیق است که با وجود اینکه حجم خیلی کمی دارد ولی از دقت بالایی برخوردار است. در اینجا نیز موارد بسیار زیادی وجود داشت که تیم ابزار دقیق و همچنین کسانی که باید نرمافزارهای اتاق کنترل را مینوشتند و یا تحویل میدادند، دچار توقفات زیادی میشدند. با توجه به شرایطی که ما در پروژهها داشتیم، میبایست یک راه حلی را پیدا میکردیم که بتواند از اتاق کنترل، راهاندازی و تولید انجام بشود.
مطلب انتهایی در این ارتباط، تولید آزمایشی و لرنینگکرو (Learning Curve) است. شاید برداشت بعضی از کسانی که کارفرما و سرمایهگذار هستند، این باشد که به محض اینکه یک پروژه به اتمام رسیده و راهاندازی میشود، از روز بعد میتوانند با ظرفیت کامل تولید کنند، در حالی که اینطور نیست! دوران تولید آزمایشی و همچنین دورانی که باید طی بشود تا کارخانه بتواند به شرایط پایدار برسد، یک دوران طولانی است. بستگی به بزرگی/کوچکی و یا پیچیدگی پروژه، میتواند دچار نوسانات زیادی بشود.
در خصوص ورودیها (مواد اولیه) و اینکه اینها در عمل چه تغییراتی خواهند داشت، از نکات مهمی است که در مصادیقی که خواهیم داشت، اشاره خواهم کرد.
انشاءالله در جلسه بعدی در خصوص تأمین مالی پروژهها -که یکی از چالشهای اصلی پروژهها خصوصاً در بخش خصوصی و یا حتی دولتی است- بیشتر صحبت میکنم.
تحلیل هوش مصنوعی
موضوع اصلی جلسه سیزدهم، مدیریت پروژه تجربهمحور با تمرکز بر مراحل نصب، راهاندازی، و چالشهای مرتبط است.
نکات کلیدی:
۱. برنامهریزی زودهنگام نصب و راهاندازی:
- نصب تجهیزات باید از ابتدای پروژه آغاز شود، نه در انتها.
- حضور تیم بهرهبردار در مراحل طراحی، سفارش، و نصب ضروری است تا نیازهای عملیاتی در نظر گرفته شود.
۲. چالشهای نصب و راهاندازی:
- این مرحله ممکن است تا ۵۰٪ زمان پروژه را به خود اختصاص دهد، حتی اگر پیشرفت فیزیکی پروژه به ۹۰-۹۵٪ رسیده باشد.
- مشکلاتی مانند کمبود تجهیزات، سفارشهای ناقص، و نیاز به حضور سوپروایزرها (به دلیل پویایی شرایط) از گلوگاههای اصلی هستند.
- زیرساختهای جانبی (مانند آب و برق) اغلب نادیده گرفته میشوند و ممکن است به پروژهای جداگانه تبدیل شوند.
۳. راهاندازی گروهی و ابزار دقیق:
- برخی مشکلات تنها در راهاندازی گروهی (نه انفرادی) آشکار میشوند.
- اتاق کنترل و ابزار دقیق با وجود حجم کم، نیاز به دقت بالا دارند و تاخیر در نرمافزارها یا سختافزارها میتواند پروژه را متوقف کند.
۴. تولید آزمایشی و دوره تثبیت:
- پس از راهاندازی، دوره تولید آزمایشی و یادگیری کارکنان (لرنینگ کرو) زمانبر است و انتظار کارفرما برای تولید کامل از روز اول غیرواقعی است.
- این دوره بسته به پیچیدگی پروژه، ممکن است با نوساناتی همراه باشد، به ویژه در تامین مواد اولیه.
۵. اشاره به جلسه آینده:
- موضوع بعدی تامین مالی پروژهها به عنوان چالشی کلیدی در بخش دولتی و خصوصی بررسی خواهد شد.
تحلیل محتوا:
- اهمیت برنامهریزی پویا:
دکتر پورمند بر یکپارچهسازی نصب و راهاندازی در کل چرخه پروژه تاکید دارد. این نگاه، رویکرد سنتی «اول ساخت، بعد نصب» را رد میکند و نشان میدهد که تاخیر در این مرحله، ریسک شناسایی دیرهنگام مشکلات را افزایش میدهد. - نقش ذینفعان:
حضور تیم بهرهبردار از مراحل اولیه، نشاندهنده ضرورت هماهنگی بین بخش اجرا و عملیات است. این امر از شکاف بین طراحی و نیازهای واقعی جلوگیری میکند. - ریسکهای مدیریت منابع:
تاکید بر زیرساختهای جانبی و سفارش تجهیزات نشان میدهد که پروژهها اغلب به دلیل تمرکز صرف بر مولفههای اصلی، از جزئیات حیاتی غافل میشوند. - چالش فنی-انسانی:
مشکلات ابزار دقیق و نرمافزارهای کنترل به همراه نیاز به سوپروایزرهای متخصص، ترکیبی از چالشهای فنی و مدیریت نیروی انسانی را نشان میدهد. - واقعگرایی در انتظارات:
تاکید بر زمانبر بودن تولید آزمایشی، هشداری به کارفرمایان است که پایداری فرآیندها نیازمند صبر و سرمایهگذاری در دوره انتقال است. - رویکرد تجربهمحور:
اشاره به مصادیق واقعی (مانند توقف ۱.۵ ساله یک پروژه) نشان میدهد تحلیل حاضر مبتنی بر تجربیات عملی است، نه تئوری محض.
جمعبندی:
سخنرانی دکتر پورمند، مدیریت پروژه را به عنوان فرآیندی غیرخطی و پرریسک ترسیم میکند که موفقیت آن در گرو برنامهریزی منعطف، مشارکت ذینفعان، و توجه به جزئیات به ظاهر کماهمیت است.
پرسشهای قابل طرح
سوالات برای بحث بیشتر از محتوای جلسه:
این سوالات میتواند بحث را به سمت حل مشکلات عملی، اشتراک تجربیات، و تدوین راهکارهای پروژهمحور سوق دهد.
۱. برنامهریزی زودهنگام نصب و راهاندازی:
- چگونه میتوان نصب تجهیزات را از ابتدای پروژه برنامهریزی کرد، در حالی که ممکن است محدودیتهایی مانند تامین مالی یا تاخیر در طراحی وجود داشته باشد؟
۲. هماهنگی بین بخشهای مختلف:
- چه مکانیسمهایی میتواند مشارکت موثر تیم بهرهبردار را در مراحل طراحی و نصب تضمین کند؟ آیا نمونههای عملی از همکاری موفق این تیم با مهندسان پروژه وجود دارد؟
۳. مدیریت ریسک زیرساختها:
- چگونه میتوان از آمادهبودن زیرساختهای جانبی (مانند آب و برق) همزمان با پیشرفت پروژه اصلی اطمینان حاصل کرد؟ چرا این موضوع اغلب نادیده گرفته میشود؟
۴. چالشهای پویا در راهاندازی:
- در مواجهه با شرایط دینامیکی حین نصب و راهاندازی، چه استراتژیهایی برای کاهش توقفهای ناخواسته پیشنهاد میدهید؟ نقش سوپروایزرها در این زمینه چقدر حیاتی است؟
۵. ابزار دقیق و نرمافزارهای کنترل:
- چگونه میتوان تاخیر در توسعه نرمافزارهای اتاق کنترل یا تحویل سختافزارهای ابزار دقیق را مدیریت کرد؟ آیا Outsourcing این بخش راهکار مناسبی است؟
۶. تفاوت راهاندازی انفرادی و گروهی:
- چرا برخی مشکلات تنها در راهاندازی گروهی آشکار میشوند؟ آیا میتوان با شبیهسازی شرایط، این چالشها را پیش از راهاندازی شناسایی کرد؟
۷. یادگیری کارکنان (لرنینگ کرو):
- چه روشهایی برای تسریع فرآیند آموزش پرسنل در دوران تولید آزمایشی موثر است؟ آیا میتوان از تجربیات پروژههای گذشته بهره برد؟
۸. انتخاب تیم نصاب:
- معیارهای کلیدی برای انتخاب پیمانکاران نصب و راهاندازی چیست؟ چگونه میتوان از هماهنگی آنها با تیم پروژه اطمینان حاصل کرد؟
احسنت و درود بر شما مدیر بزرگ ودانا،ای کاش در مملکت ما همه مدیران به این سطح از مدبری ودانایی برسند
سپاس از شما