در جلسه چهاردهم مدیریت تجربه محور پروژه‌ها به بخش F (مالی) می‌پردازیم و این آخرین جلسه‌ی ما است و انشاءالله (همانطور که قبلاً توضیح داده بودم) در ادامه‌ی سلسله مباحث مربوط به روایت ثروت‌آفرینی و مدیریت حرفه‌ای (وقتی که به بخش میدکو برسم) پروژه‌ها را بصورت مصداقی و مورد به مورد تلاش می‌کنم تا آنچه که اتفاق افتاده را در قالب مباحث مربوط به مدیریت پروژه، تقدیم دوستان عزیز کنم.

در ارتباط با فایننس (مالی) در مدیریت پروژه، بدیهی است که کلیات را می‌گویم و البته این بخش F یا مالی بیشتر از وظایف کارفرمایی (و شاید بالاتر از مدیران پروژه) است ولی در کار همه ارکان پروژه (اعم از مشاور، پیمانکار و خود کارفرما) اثر زیادی دارد.

اساساً در حرفه ما -که معدن و صنایع معدنی است- طبق یک بررسی که هم در دنیا و هم در ایران انجام دادیم، سرمایه‌گذار باید در همان ابتدا (بصورت میانگین) ۴۰ درصد میزان سرمایه یک پروژه را تأمین کند تا این پروژه اصلا استارت بخورد. البته در موارد زیادی این تأمین مالی درست انجام نمی‌شود و یکی از دلایل طولانی شدن پروژه‌ها در کشور ما، همین عدم تأمین درست مالی از سمت سرمایه‌گذار/کارفرماست و این باعث می‌شود که هزینه‌های پروژه افزایش پیدا کند.

۶۰ درصد مابقی هم باید توسط کارفرما در طول مدت پروژه تامین بشود؛ که عموماٌ باید بتوانند از منابع بانکی، بازار سرمایه، بازار پول یا از طریق تامین مالی‌های خارجی استفاده کنند و بعضا در قرارداد با پیمانکار (اگر بصورت EPCF باشد) هم می‌گذارند. البته همین مقدار باقیمانده با نوسانات و شرایط زیادی مواجه می‌شود که خود این هم باعث کاهش کیفیت پروژه و هم در نهایت افزایش هزینه‌های پروژه می‌گردد.

نحوه تامین مالی، نرخ تسهیلات، نوع تسهیلات (ریالی / ارزی) از مقوله‌ها و مولفه‌های اساسی دیگر است و من فکر می‌کنم که ما در این بخش مشکلات زیادی داریم و هم کارفرمایان و هم سرمایه‌گذاران ضعف‌های زیادی در این موضوع دارند و بعضا تلاش می‌شود تا این ضعف‌ها را به پیمانکار منتقل کنند درحالیکه وظیفه کارفرما یا سرمایه‌گذار است که بتواند این تامین مالی را به‌موقع انجام بدهد.

 در همین ارتباط، باید اولویت‌بندی نواحی پروژه، زیربناها، فعالیت‌های عمومی و … به گونه‌ای باشد که بخشی از تامین مالی پروژه از محل تولید پروژه انجام گیرد. البته در مصادیق تفاوت وجود دارد ولی در بعضی از پروژه‌ها که مثلاً به ۷۵ – ۸۰ درصد پیشرفت رسیده باشند و امکان تولید وجود داشته باشد، می‌توانند مقداری منابع مالی پیدا کنند تا از آن محل، بقیه پروژه را انجام دهند.  البته در پروژه‌هایی که میزان سرمایه‌گذاری‌شان بالا باشد، شاید این رویه خیلی جواب ندهد!

انشاءالله در آینده تلاش می‌کنم نحوه تامین مالی تک‌تک پروژه‌ها را، هم از طرف کسانی که آنها را اجرا می‌کردند و هم از طرف سرمایه‌گذار، با جزییات بیشتری ارائه کنم.

این جلسه با تمرکز بر مدیریت مالی پروژه ها (بخش F) به عنوان آخرین بخش از سلسله مباحث دکتر پورمند در حوزه  جلسات تجربه‌محور مدیریت پروژه برگزار شده است. محورهای کلیدی این جلسه و تحلیل آن به شرح زیر است:

۱. محورهای اصلی بحث

  • اهمیت تأمین مالی اولیه:
    دکتر پورمند تأکید می‌کند که ۴۰ درصد سرمایه اولیه باید توسط سرمایه‌گذار یا کارفرما پیش از آغاز پروژه تأمین شود. این رقم به عنوان شرط ضروری برای شروع پروژه مطرح است، اما در ایران اغلب به دلیل ضعف در تأمین مالی مناسب، پروژه‌ها با تأخیر و افزایش هزینه مواجه می‌شوند.

    • مثال: طولانی شدن زمان اجرای پروژه‌های معدنی به دلیل عدم پایبندی به این قاعده.
  • چالش‌های تأمین ۶۰ درصد باقیمانده:
    • این بخش باید در طول پروژه از طریق منابعی مانند تسهیلات بانکی، بازار سرمایه، یا تأمین مالی خارجی جذب شود.
    • نوسانات اقتصادی (مانند نرخ بهره، نرخ ارز) و قراردادهای نامناسب (مثل انتقال مسئولیت به پیمانکار در قراردادهای EPCF از موانع اصلی هستند.
  • انتقال مسئولیت‌های نادرست:
    • در برخی موارد، کارفرمایان یا سرمایه‌گذاران تلاش می‌کنند ضعف خود در تأمین مالی را به پیمانکار منتقل کنند، در حالی که این وظیفه ذاتی کارفرماست.

۲. مشکلات ساختاری در پروژه‌های ایران

  • ضعف در مدیریت مالی:
    • عدم برنامه‌ریزی دقیق برای تأمین منابع مالی و وابستگی به ابزارهای پرریسک (مثل تسهیلات ارزی(.
    • تأثیر مستقیم این ضعف بر کاهش کیفیت پروژه و افزایش هزینه‌های نهایی.
  • وابستگی به تولید داخلی پروژه:
    • در برخی پروژه‌ها، پس از رسیدن به ۷۵-۸۰ درصد پیشرفت فیزیکی، می‌توان از محل درآمدهای تولیدی، بخشی از هزینه‌ها را تأمین کرد. با این حال، در پروژه‌های بزرگ معدنی، این راهکار عملیاتی نیست.

۳. پیشنهادها و راهکارهای مطرح‌شده

  • اولویت‌بندی فعالیت‌ها:
    • تمرکز بر زیرساخت‌ها و فعالیت‌های عمومی پروژه برای جذب منابع مالی مرحله‌ای.
  • استفاده از الگوهای قراردادی شفاف:
    • تفکیک مسئولیت‌های مالی در قراردادها (مانند تفکیک EPCF از مدل‌های سنتی.(
  • مطالعه موردی (Case Study):
    • دکتر پورمند قصد دارد در جلسات آینده، با بررسی مصداقی پروژه‌های اجراشده در “میدکو” (محور اصلی فعالیت‌های معدنی)، تجربیات واقعی را تحلیل کند.

۴. نتیجه‌گیری

این جلسه نشان می‌دهد که مدیریت مالی پروژه نه تنها یک موضوع فنی، بلکه یک مسئله راهبردی است که نیازمند هماهنگی بین کارفرما، سرمایه‌گذار، و پیمانکار است. بهبود این حوزه مستلزم اصلاح ساختارهای قراردادی، شفافیت مالی، و یادگیری از تجربیات پروژه‌های گذشته (با رویکرد موردکاوی) است.

سوالاتی برای بحث بیشتر در حوزه مدیریت مالی پروژه‌ها:

۱. مبانی تأمین مالی پروژه

  • آیا رقم ۴۰ درصد سرمایه اولیه به عنوان یک استاندارد جهانی در صنعت معدن و پروژه‌های بزرگ مطرح است؟ تفاوت این رقم در پروژه‌های مختلف (مثلاً صنعتی یا عمرانی) چیست؟
  • چه مکانیسم‌هایی برای کارفرمایانی که توان تأمین ۴۰ درصد سرمایه اولیه را ندارند، پیشنهاد می‌شود؟ (مثلاً مشارکت با سرمایه‌گذاران خارجی یا استفاده از صکوک پروژه‌ای)

۲. چالش‌های تأمین مالی در ایران

  • چگونه می‌توان اثرات نوسانات نرخ ارز و تحریم‌ها بر تأمین مالی پروژه‌های معدنی را کاهش داد؟
  • آیا نمونه‌های موفق داخلی از پروژه‌هایی وجود دارد که با وجود محدودیت‌های مالی، به صورت بهینه به اهداف خود رسیده‌اند؟ درس‌های کلیدی این پروژه‌ها چیست؟
  • نقش دولت در تسهیل تأمین مالی پروژه‌های بزرگ (مثل تضمین وام‌ها یا ایجاد صندوق‌های توسعه‌ای) چگونه باید تعریف شود؟

۳. انتقال ریسک و مسئولیت‌پذیری

  • در قراردادهای EPCF، چگونه می‌توان توازن منصفانه‌ای بین مسئولیت‌های مالی کارفرما و پیمانکار ایجاد کرد؟
  • آیا انتقال غیرمنطقی ریسک مالی به پیمانکاران، می‌تواند به کاهش کیفیت پروژه یا افزایش اختلافات حقوقی منجر شود؟ نمونه‌های عینی این چالش کدامند؟

۴. راهکارهای نوین و تجربیات جهانی

  • استفاده از تأمین مالی جمعی (Crowdfunding) یا اوراق سبز (Green Bonds) تا چه حد در پروژه‌های معدنی ایران قابل اجراست؟
  • چگونه می‌توان از فناوری‌های مالی (FinTech) برای بهبود شفافیت و کارایی مدیریت مالی پروژه‌ها استفاده کرد؟
  • تجربه کشورهایی مانند شیلی یا استرالیا در مدیریت مالی پروژه‌های معدنی چه درس‌هایی برای ایران دارد؟

۵. تولید داخلی و خوداتکایی مالی

  • پروژه‌هایی که از محل درآمدهای تولیدی خود تأمین مالی می‌شوند، چه الزامات مدیریتی (مثلاً زمانبندی، کنترل هزینه‌ها) دارند؟
  • آیا این الگو در پروژه‌های با سرمایه‌گذاری کلان (مثلاً بیش از ۱ میلیارد دلار) عملیاتی است؟ محدودیت‌های اصلی چیست؟

۶. مطالعات موردی و آینده پژوهی

  • آیا در بررسی موردی پروژه‌های میدکو، چالشهای مالی نیز تحلیل خواهند شد؟ چگونه می‌توان از این تجربیات برای طراحی چارچوب‌های پیشگیرانه استفاده کرد؟

۷. مشارکت جمعی

  • به نظر شما، کدام یک از عوامل زیر بیشترین تأثیر را بر شکست مالی پروژه‌ها در ایران دارد؟
    • ضعف مدیریتی کارفرما
    • نوسانات اقتصاد کلان
    • ساختارهای قراردادی نامناسب
  • اگر شما مسئول تأمین مالی یک پروژه معدنی بودید، اولین اقدامتان برای جذب سرمایه چه می‌بود؟

۱ پاسخ دادن

دیدگاهتان را بنویسید

می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟
خیالتان راحت باشد 🙂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *